- التوحيد اسقاط الضافات
- خراباتی خراب اندر خراب است
- چو مستم کردهای مستور منشين / چو نوشم دادهای زهرم منوشان
- فراق و وصال چه باشد رضای دوست طلب / حيف باشد از او غير او تمنايی
- دُرجِ محبت بر مُهر خود نيست / يا رب مبادا کام رقيبان